مـ ــانـــ ـــده تـا پــ ــروانــ ــگی

دلخطــ ـی هایـــ َــــم
مـ ــانـــ ـــده تـا پــ ــروانــ ــگی


ســ ـــ ــلام
نام کوچک خداست...

------------------------------
جایی برای نوشتن در خلوتُ سکوت...

-----------------------------

اینجا "دلــــــــــــــــــخطــ " است
لطفا "دستــــــــــــــخطــ " نذارید...


-----------------------------

«هذا من فضل ربی»

----------------------------

«الهی و ربی من لی غیرک...»

---------------------------
گر اسیر روی اوییـــ نیست شو پـــروانه شو
پای بند ملک هستی در خور پروانه نیست

----------------------------
"اکثر" مطالبی که اینجا میخونید از خودمه
خــوب و بــدش رو بهم بگید

هرگونه برداشت "دلــانه" مجاز است...
هرگونه کپی پیگرد "انســـــانی" دارد...

من اگه زمان امام حسین بودم...

اگه جز مسلمان های طرفدار امام حسین میبودم

اگه مثه وهب و همسرش میشدم...میذاشتم همسرم برم میدون جهاد

وگرنه نمیذاشتم:|


زمان جنگ خودمون...

اگه مثه اسماعیل و همسرش فاطمیا میشدم...میذاشتم همسرم بره جبهه

وگرنه نمیذاشتم...:|


فک کنم خدا منُ خیلی خوب میشناخت که تو اون روزگار ها بدنیا نیومدم

و یا حتا اینکه تا الان مجردم...

چون فک کنم با حساسیت هام نمیذاشتم اونم جم بخوره!


+من برخلاف همۀ کسایی که میگن ما دلبستگی به دنیا نداریم میخام بگم دارم!

خیلی هم دارم!

امکان نداره هر چن روز یکبار جلوی کتابخونم نایستم و مطمئن نشم که همه کتاب هام هستن

امکان نداره هر چند روز یکبار به این فک نکنم که اگه زلزله بیاد کدوم یک از کتاب ها یا وسایلامُ میبرم همرام یا اینکه جونمُ برمیدارم در میرم!

(البته این کار برا وقتیه که مطمئن باشم همه عزیزانم جاشون امنه!)

امکان نداشت یه بار برم توی جاده و یا یکی از عزیزانم برن سفر و من داغون نشم!

وقتی بخوام برم جایی نمیتونم بین وسایلایی که دوستشون دارم یه تعدادی رو حذف کنم سختمه این کار...


++ همین احساس باعث شد از کربلا بمونم فک کنم... ولی واقعن نمیتونم ترکش کنم!

من به همه وسایلام و ادمای اطراف بشدت وابسته َم...:(



یاعلی

  • سارا سادات

نظرات (۱۲)

باید ویول با کمربندش بیفته به جونت که پست بزاری؟؟؟
 تو اصن به من توجه نمی نمویی:(( 
من رفدم بمورم .....
پاسخ:
گذاشتم عزیزم گذاااااااااااااااااااااشتم!
خب امون بدین دخملا!:))
ساراییــــــــــــــــــــــــــــــــــ نمی خوای آپ کنی عایا :|
پاسخ:
بی بیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آی وانت بات آی کنت!:))

فیلینگ ناتیگ...:|


+نیس خودت خیلی تن تن آپ میکنی!؟
  • فیروزه ای
  • سارااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
    بیا بخلم
    پاسخ:
    سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام جون دلم
    کبلایی ساره جوووووووووووووووووووووووووووووووونم
    اوووووووووووووووووووووووووووووووووومدم!

    بوس ماچ تفی بخل محکممممممممممممممم دوباره یه بخل دیگههههههههههههههه!:*:*
  • بنای با ثوات
  • سلام سارایی..:))
    پاسخ:
    سلام بروی ماهت...
    دومست داریم مممممممممماخو جون
    پاسخ:
    >_<
    :(((

    ما کجا اونا کجا
    پاسخ:
    ما اینجا اونا اونجا!:))


    +بی بی؟
    خرچی کی میاد؟!
    سخت نگیر عزیزم...

    زندگی همینه

    خیلی چیزهایی که دوست داریم

    آدمهایی که دوست داریم رو باید بزاریم وبریم...

    چه بخوایم، چه نخوایم، تنها اومدیم و تنها میریم....
    پاسخ:
    ولی میشه زندگی رو زندگی کرد
    بجای بردگی!:(

    من نمیخام هر جوری زندگی کنم خب...
    دوس دارم تو هر شرایطی اونطور که فک میکنم درسته عمل کنم!:)
  • بنای با ثوات
  • می گم قصه ی اسماعیل و فاطیما چیه؟ هوم..
    پاسخ:
    نوچ نوچ نوچ...
    نمیدونی؟!
  • بنای با ثوات
  • اون کتابی که من خوندم نوشته بود کلماتی که می گن نشون می ده چقدر آدمای معتقدی هستن...
    پاسخ:
    اوهوم...شاید!

    ولی من دوس ندارم سوژه بشم^__^
  • بنای با ثوات
  • تا حالا به اینایی که گفتی فکر نکردم سارایی..
    تو یهکتابی خوندم وقتی یه آدم از اتاق عمل بیرون میاد به حرفاش گوش کن..تو وقت بیهوشی ببین چی می گه..بعضیا اذان می گن..بعضیا سکوت می کنن. بعضیا دادو بیداد راه میندازن...ناسزا می گن..دوست دارم بدونم من چی می گم...:|
    پاسخ:
    خیلی جالبه تیکه های اونموقه ادما...
    حالا نشونۀ چیه؟!

    من فک کنم بگم کتابامممممممممممممم!:))

    +ما اطرافیانمون رو با اون کلمات بیرون اتاق عمل سوژه کردیم.:)
    نععععععع میزارنت رو دوشش خودم با خودم می فرستنت به ناکجا آباد >___<
    پاسخ:
    نوچ نوچ خیلیَ م خوبیم اصندش...^_^
    میریم بهشت!:)
    دیفوووووووووووونه دومس داشدنی ایضن با محبت خودمی ...........
    پاسخ:
    ^_^
    میسی

    ینی دممُ نمیگیرن واسه این اخلاقم بندازنم جهنم!؟>_<
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">