مـ ــانـــ ـــده تـا پــ ــروانــ ــگی

دلخطــ ـی هایـــ َــــم
مـ ــانـــ ـــده تـا پــ ــروانــ ــگی


ســ ـــ ــلام
نام کوچک خداست...

------------------------------
جایی برای نوشتن در خلوتُ سکوت...

-----------------------------

اینجا "دلــــــــــــــــــخطــ " است
لطفا "دستــــــــــــــخطــ " نذارید...


-----------------------------

«هذا من فضل ربی»

----------------------------

«الهی و ربی من لی غیرک...»

---------------------------
گر اسیر روی اوییـــ نیست شو پـــروانه شو
پای بند ملک هستی در خور پروانه نیست

----------------------------
"اکثر" مطالبی که اینجا میخونید از خودمه
خــوب و بــدش رو بهم بگید

هرگونه برداشت "دلــانه" مجاز است...
هرگونه کپی پیگرد "انســـــانی" دارد...

+سوم دبیرستان که بودم بدترین سرما خوردگی عمرم رو گرفتم!

اردیبهشت ماه بود ُ من برای لج با معلم فیزیکمون رفتم مشهد ... 9 روز مشهد بودم و وقتی برگشتم گلوم بشدت عفونت کرد

و من که هیچ وقت قبل از اون زیر بار آمپول زدن نرفته بودم یه چنتایی پنی سیلین 1200 نوش جون فرمودم

و نه روز نقاهت بیماریم طول کشید و نرفتم مدرسه!:))

اونروزا هم درس زیاد داشتم هم نزدیک امتحانا بود و حسابی سرم شلوغ بود...


+ترم اول ارشد که بودم توی خوابگاه مریضی شدم که تو چند سال قبلش بی سابقه بود...

استاد ما داشت میرفت آمریکا و باید زودتر توی آذر ماه امتحان فینال کوانتوممون رو برگزار میکرد

و منم توی همون دوسه مونده به امتحان سرما خوردم... صدام در نمیومد از تب و بدن درد داشتم میمردم

باید درسم میخوندم و پروژه های درسی بقیه استاد هارو هم انجام میدادم...

بماند که با مامانم اینا هم چون ازشون دور بودم داستان داشتم...


+ترم 4 ارشد که قاعدتن باید درگیر تزم میبودم و تازه برگشته بودم خونه

مامانم تصادف کرد و بابامم مریض شد و من حسابی درگیر خونه داری ُ پرستاری شدم و

از یه طرف هم یه عالمه کار  و درس سرم ریخته بود

و من گاهن شبا با گریه میخوابیدم چون به کارای خودم نمیرسیدم...


+حالا نه درس دارم نه امتحان دارم نه کار خونه دارم

هی نشستم برا خودم دسکشُ پاپوش ُ اشارپ میبافم که مبادا توی این حجم انبوه بیکاری مریض شم

سرما بخورم نکنه وقتم هدر بره:|

منکه تو تمام عمرم هیچ وقت لباس خیلی گرم نپوشیدم و زمستونا همیشه با لباسی عین تابستون تو خونه میگشتم

حالا همش تو خونه با لباس گرم میگردم نکنه یه وخ سرما بخورم از پروژه های مهم درسیُ کاریم عقب بمونم!:|


+نمیگم مریضی خوبه ها...


+موارد دیگه سرماخوردگی هم داشتم ولی اینا بدتریناش بود...:|


+من دیگه حرفی ندارم...



یاعلی


  • سارا سادات

نظرات (۸)

سارا؟؟؟
 خسته میشی نکن عزیزم از پروازات عقب میمونیا ^____^ حالا فوقش تو این پروزه ی عظیم کاری درسی سرما میخوری دیگه!تهش همینه! :))))حالا یه هفته هم استراحت کن!!!هوم؟ دی:
پاسخ:
>__<
ای بجنس...:|
خب من از خدامه سرما بخورم دو هفته با بهونه استراعت کنم
من 24 ساعت شبانه روز بی بهانه  در حال استراحتم:/
  • پاک باخته
  • خب دوسشون نداری بباف و بفرست برا من
    من انقده دوسشون دارم
    والا
    پاسخ:
    خوشم میاد هوشکی نفهمید چرا من این پستُ نوشتم همه بلاتفاق چسبیدین به اون بافدنیا...

    منم دومسشون دارم ولی دومس ندارم ببافم:/
    بزن تو دهن مرضه خودش ساکت میشه :دی
    ی چی دیگ اینکه خیلی ب خودت فشار و نیار و نشین ساعتای پشت سر هم ببافی ک زده بشی

    پاسخ:
    اصن این ساعتهای پشت هم چی هسد!؟
    من نیم رج میبافم میره تا دو روز بعد...^_^

    منُ فشار!؟ نوچ نوچ نوچ:))
    خیلیم خوب چی از بافتن بهتر اصن یکی از فانتزیای پایان ناپذیر خانوما اینه ک لباس خوشمل بپوشن :دی

    پاسخ:
    ولی من دومس ندارم ببافمشون دیگه!

    مرض که چی بشه گرفتم...:((
  • تاج بی بی
  • می گم سارا جون اولندش ان شالله همیشه سالم و سرحال باشی ایضن بابا و مامان (این مورد یادمه دقیقن هم خونه داری می کردی هم به من روحیه می دادی برا تزم هم گریه می کردی هم ترجمه) دومندش می گم تو که همش بافتی چیدی خونه نگا می کنی بفرست برا من یه ذره هم من بچینم نگاشون کنم هوووووووووم
    می گم یه وخ خسده می شی دلت رو می زنن به سرت میزنه بشکافی سارا خوشمله مماخو گونا داره با زحمت اونارو بافته هوووووووووووووووووووووووم
    پاسخ:
    اوهوم ایشالله... همچنین تو و خانواده گلت:))
    خیلی روزای بدی بود ولی خب منم خودمم کار داشتم میتونسم سرگرم باشم حالا چی!؟

    خخخخخ نه من نمیشکافم وقتایی که میزنه به سرم قایموشون میکنم تو هفتاد تا سوراخ که نرم سراغشون یه وخ خریت کنم:))

    ای جان...بیا ببر بپوش گرم شی...طرفای شما برف میاد سرده:)
    سلام ساراجوی خوبی عسیسم ؟
    بده هی می بافی با هنرت دل عادمو خون می کنی؟؟ >__<
    اصن بیا برا شومبوسگولی خودت و ساره بباف ^___^
    فخط طوری شومبوسگولی هاتون رو تلبیت کنین که به گودزیلای من سوز ندن گوناه داره بچم >__<
    پاسخ:
    سلام بروی ماهت...نیس تو بلل نبودی ببافی:))

    عههههههه برا شومبوسگومبولی ساره ببافونم برا شومبوسگومبولی تو نبافونم!؟
    ای جونم خاله َ ش قربونش بره سوز چیه!؟
  • فیروزه ای
  • هوم. خب نباف. اصن بشکاف
    پاسخ:
    >_<

    من خلما یهو دیدی شکافتم هاااااااااااااااااااااااااااا :((
  • فیروزه ای
  • خدا به همه سلامتی بده ان شاءالله
    خوبه. بشین بباف:))))
    پاسخ:
    حوصلشُ ندارم....
    منکه همش چپیدم توی خونه برای چیم میخامشون!؟:|
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">