مـ ــانـــ ـــده تـا پــ ــروانــ ــگی

دلخطــ ـی هایـــ َــــم
مـ ــانـــ ـــده تـا پــ ــروانــ ــگی


ســ ـــ ــلام
نام کوچک خداست...

------------------------------
جایی برای نوشتن در خلوتُ سکوت...

-----------------------------

اینجا "دلــــــــــــــــــخطــ " است
لطفا "دستــــــــــــــخطــ " نذارید...


-----------------------------

«هذا من فضل ربی»

----------------------------

«الهی و ربی من لی غیرک...»

---------------------------
گر اسیر روی اوییـــ نیست شو پـــروانه شو
پای بند ملک هستی در خور پروانه نیست

----------------------------
"اکثر" مطالبی که اینجا میخونید از خودمه
خــوب و بــدش رو بهم بگید

هرگونه برداشت "دلــانه" مجاز است...
هرگونه کپی پیگرد "انســـــانی" دارد...

از مسیری که رفتی، وقتی بیایی

از عطر تنت گل محمدی خواهد ریخت

با هر قدمت گلِ نرگس و یاس خواهد رویید

از گرمی نفس‌هایت زندگی به کویر دلم خواهد دمید

و

از برق نگاهت ستاره به آسمان چشم‌هایم خواهد پاشید...


مـی‌بـی‌نـی؟!

کافیـسـت بیایـی؛

تـا زیـر گام‌هـایـت بهـشت شـوم!



یاعلی


  • سارا سادات

نظرات (۶)

سلااااااااااااااااااااااااام سااااااااااااااارااااااااااااااااااااااااااای من

تولدت مبارک سید جوووووووووووووونم
الهی سال دیگه این موقع کنار یکی از یارای امام زمان مشغول تهیه سفره عیدتون باشین
:**
پاسخ:
سلاااااااااام عزیز دلم...


ووووووووووووی تو از کجا میدونی تفلدمِ؟!
ینی تا این حد!؟


میسی میسی جیجری! :*:* ذوقولیده شدم ... در حد تیم ملی سوپرایز بووووووووووووود!:)))))

الهی آمیـــــــــــــــــن...^_^
نه شعرهای دیگه هم بود
منتهی گفتم نه که تو دومس داری اینو بذارونم :|
پاسخ:
دیگه چی کار کنیم بی بی ای احترامت واجبِ:))
شما هر چی بذاری ما خوشمان میآید:))
اللهم عجل لولیک الفرج
پاسخ:
:) ﺍﻟﻬﯽ ﺁﻣﯿﻦ

مگه اونی که رفته برمیگرده یاد اون بیت افتادم که میگه

از مسیری که رفته بودی داشت

موجی از انجماد می آمد

رفته ای کوله پوشتی ات هم نیست

رفتی اما اتاق پا برجاست

گیرم از یاد هردومان هم رفت

خاطرات چراغ پابرجاست

شاهدان .. حرفهای پنهانند

آن چراغی که تا سحر میسوخت

گوش خود را به حرف ما می داد

چشم خود را به چشم ما می دوخت

لای در باز و سوز می آمد

قلبم آتش فشانی از غم بود

و الخ 

پاسخ:
:|

تاکید شما را سپاس میگذاریم :)

مگه اونی که رفته برمیگرده یاد اون بیت افتادم که میگه

از مسیری که رفته بودی داشت

موجی از انجماد می آمد

رفته ای کوله پوشتی ات هم نیست

رفتی اما اتاق پا برجاست

گیرم از یاد هردومان هم رفت

خاطرات چراغ پابرجاست

شاهدان .. حرفهای پنهانند

آن چراغی که تا سحر میسوخت

گوش خود را به حرف ما می داد

چشم خود را به چشم ما می دوخت

لای در باز و سوز می آمد

قلبم آتش فشانی از غم بود

و الخ 

پاسخ:
نمیدونم فک کنم برگرده :))

این الان یه بیته!؟
اگه یاد غزل میفتادی چی میشد!؟

بعدنشم تو این دنیا فقط شعرآقای آذر هستش که باید یادش بیفتی!؟
++++
پاسخ:
ﻫﻮﻭﻭﻭﻡ ؟؟؟؟
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">