مـ ــانـــ ـــده تـا پــ ــروانــ ــگی

دلخطــ ـی هایـــ َــــم
مـ ــانـــ ـــده تـا پــ ــروانــ ــگی


ســ ـــ ــلام
نام کوچک خداست...

------------------------------
جایی برای نوشتن در خلوتُ سکوت...

-----------------------------

اینجا "دلــــــــــــــــــخطــ " است
لطفا "دستــــــــــــــخطــ " نذارید...


-----------------------------

«هذا من فضل ربی»

----------------------------

«الهی و ربی من لی غیرک...»

---------------------------
گر اسیر روی اوییـــ نیست شو پـــروانه شو
پای بند ملک هستی در خور پروانه نیست

----------------------------
"اکثر" مطالبی که اینجا میخونید از خودمه
خــوب و بــدش رو بهم بگید

هرگونه برداشت "دلــانه" مجاز است...
هرگونه کپی پیگرد "انســـــانی" دارد...

اگه الان انتظار دارید من بیام اینجا بنویسم امروز هم مثه بقیه روزهای زندگیِ سخت در اشتباهید...

هیچَ م اینطور نیست...
به نظر من امروز خاصترین روزِ زندگیمِ!
حالا چرا اینُ میگم دلیل دارم براش!:)

چون هوارتا دوست جون جیگر دارم که با داشتنشون امکان نداره امروز یه روز خاص برام نشه!

حتا دیروزم خاص بود چه برسد به امرووووووووووووز :)

من ازون دسته ادماییَ م که روز تولدم مهمه برام!
و با هر یادگاری دوستام حســــــــــــــــــــــــــــــابی ذوق مرگ میشم ^__^


دیروز گفتم از بهترین روزای زندگیم بود حالا میگم چرا!
بعد میبینید که چقد راس گفتم...

دیروز عین همۀ روزای قبل تولد کمی تا قسمتی حالم گرفته بود ...آمــــــــــــا!!!


صبح چشامُ که باز کردم گوشیمُ نگاه کردم و دیدم چنتا ایمیل دارم...

اولینِ ش از طرف انجمن هوافضا ی ایران بود که برا محکم کاری دوبار بهم تبریک گفته بود :)

بعد یکی از دوست جونیام که داره مامان میشه زود جلو و یادم کرد...

بعد هویجور در راستای هر چه نزدیک تر شدن به ساعات متولدانگی (!) هی حالم یه جوری تر میشد همچین جو گرفته بودم که انگار دارم واقعن بدنیا میام :دی

ولی از عصر به اون ور اینقد هی تن تن پشت هم ذوق مرگ شدم اینقد ذوق مرگ شدم که اصن یه وضی...

اینقد خندیدم ُ گریه کردم که فک کنم سیستم عصبی م از خجالت روح و روانم درومد :دی

ابتکار همۀ دوست جونیام غافلگیرم کرد...
از تلفن ساره تا پست هانی  که اشکمُ در آورد و تا تبریک و شلوغ بازیا بنشمه و حسنا و یسرا و مریم و حتا پاک باخته جونم...
و این وسط 00:00 دیقه و پیام شمال شرقی ترین آبجی کوشمولوووووووووووم :))
و بعد هم همزمان با بغض انتهای شب و سر رسیدن پیام های آبجی جونم و باز هم ذوق!
و آخر سر هم یه پیام تبریک خاص اونم 5:38 دیقه صب به مدت 45 دیقه از طرف یه فرد خااااااااااااااااااااص :)) (پیدا کنید پرتقال فروش را...)

دیگه امروزم که هیچی...
انجمن مهندسین ایران ایمیل زده که تولدت مبارک چرا نیسدی :) (اینا همش میخوان منُ به خودشون بچسبونن :) )
و تماس مریم عزیزم و هدیه دوست داشتنی حسنا و نگین جون :)

خدا رو هزار مرتبه سپاسگذارم بابت این هدیه های خیلی خوبی که به اسمای مختلف برام کادو پیچ فرستاده...
ممنون از شما عزیزان دلمممممممممممم که امسال هم روز تولدمُ خاص کردین...
و باز هم خدا رو شکر میکنم واسه داشتنتون...:))
دوستایی که شاید بستر آشناییمون فضای مجازی بود ولی از همه چی واقعی ترند...

توی این مدت آشناییم با تک تک شما بودنتون برام بهترین بوده...
دوستایی که خیلی هاتون رو یک چهره دیدم ازتون ولی واسه داشتنتون خوشحالم...:)))


+حالا حق دارم بگم روز تولد یه روزِ خاصِ؟!


یاعلی


  • سارا سادات

نظرات (۵)

:***************************************
پاسخ:
بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس به خودت :))
حالا چند ساله شدی شیطون :|

ول کن موهامو ول کن جیغ می زنما
پاسخ:
بیست و اندی + 1 :))

تو هنو یاد نگرفتی نپرسی؟! :)

جیغ نزن زشده نصف شبی:)
فدای دل کوشمولوی ساراجونم بشمممممممممممم من
تو عزیز دل مایی جیجری .........
کاری نکردیم ! مخصوصا من که چند وقته خودمو اماده کرده بودم سورپرایزت کنم اما اونطور که دلم میخاس نشد :(((
اصن کم مونده بود بیام شیراز در بزنم درخونتون تفلدتو تبریک بگم :))))))))
پاسخ:
ای جوووووووووووووووونم....
همین تو هم کاری نکردی !
دیگه سوپرایز ازین بالاتر!؟ جیجرت برم من!؟
اینقدم جات خالی بود پیشم که فقط خدا میدونه...
  • گمـــــــشده :)
  • اصلا خجالت کشیدم باور کن....
    باید پارسال یه کم زودتر باهات دوست می شدم...این طوری شاید تاریخ تولدتو کشف می نمودم...
    ولی خب الحمدالله دوستان کمکاری منو جبران کردن...:))
    جای شکرش باقیه..^__________^
    ای شالا سال های سال روزای تولدت خاص ترین روز زندگیت باشن سید جونی..:**
    پاسخ:
    ﺗﻮﮐﻪ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩﯼ...
    ﺍﺻﻦ ﺩﻡ ﮐﻞ ﺭﻓﻘﺎﺍﺍﺍﺍﺍﻡ ﮔﺮﺭﺭﺭﺭﺭﺭﻡ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﺑﺎﻭﺟﻮﺩ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ ﻭ ﻣﯿﺘﻮﻧﺴتن ﺗﻠﺦ ﺑاشن
     ﻭﻟﯽ ﺑﺎﻭﺟﻮﺩ ﺩﻭﺳﺘﺎﯼ ﻣﻬﻠﺒﻮﻥ ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺷﺘﻨﯿﻢ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﭼﻨﺪﻣﺎﻩ ﺍﺧﯿﺮﻡ ﺑﻮﺩ.:*:*

    ﻣﻤﻨﻮﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻧﻢ ﺍﺯﺗﻮﻭﻭﻭﻭﻥ :*:*
    ای جاااااااااااااانم
    دست دوستان درد نکنه
    والا من هرچی سعی کردم امروز زنگ بزنم جرئت نکردم واقعنی نمیدونستم چه جوری تبریک بگم ک حرف دلم باشه و خااااااااااص (با لحن همون یارو) حتی یکی از سکانسایی ک چیده بودم اینکه برم حرم و از اونجا بزنگم ولی بازم دست و دلم لرزید
    میبینی آدم ک عزیز باشه تبریک گفتن براشم سخت تره :دی (مدیونی اگ فک کنی دنبال این بودم ی کیک خوشمل پیدا کنم و همونو ازت بخواما) (پررو ام نیستم اصن) ^_^
    خوشیای خوشمل و روزای قشنگ داشته باشی سید جونی :*******
    پاسخ:
    ﻣﻦ ﺍﻻﻥ ﺫﻭﻗﻤﺮﮒ ﺷﺪﻡ ﻭﺗﻤﺎﻡ...
    ﺗﻮﻣﺎﻩ ﻣﻨﯿﯿﯿﯿﯿﯽ.

    ﻫﺮﭼﻪ ﺍﺯﺩﻭﺳﺖ ﺭﺳﺪﻧﯿﮑﻮﺳﺖ ﺷﻤﺎﮐﻪ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺍﯾﻦ ﻭﻫﻤﺘﻮﻥ ﺳﻨﮓ ﺗﻤﻮﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﯿﻦ :))
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">